Saeed Ahmadian Official Website
روزنامه نگار ورزشی
23:51 - 1395/12/01

آب در کوزه و ما تشنه لب!

همان طور که بهره برداری از کارخانه فولاد ودیگر صنایع شهرک صنعتی می توانند آمار بیکاری را در شهر کاهش دهند و خیلی از جوانان تحصیلکرده سر کار بروند، صنعت گردشگری هم می تواند خیلی از گره های اقتصادی و رکود حاکم بر شهرستان را باز کند.

آب در کوزه و ما تشنه لب!

سعید احمدیان/ شماره 8 ماهنامه نگین شرق- این ضرب المثل را زیاد شنیده اید، که می گویند «آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم». حکایت ما در قاین بی شباهت به این مثل پیران قدیم نیست، بیراه هم نگفته اند و مثل هایشان برگرفته از حکمت ها و نکات نغزی است که در قالب ضرب المثل امروز به ما رسیده و شاید بارها آن را برای رساندن منظورمان به کار برده ایم.

حالا حکایت ما و ظرفیت های بزرگ گردشگری قاین هم مانند این ضرب المثل می ماند. سال هاست که از محرومیت ناله می کنیم، گلایه از اینکه چرا دولت و مرکز استان، وقتی قرار است بودجه ای بنویسند قاین را در ردیف آخر می آورند و سر آخر هم رقم ناچیزی به شهرمان می رسد. رقمی که برای سرعت گرفتن توسعه شهر، نه تنها کافی نیست، بلکه کفاف امورات روزانه شهر را هم نمی دهد و همیشه هشت ادارات گرو نُهِ شان است و مرتب می گوئیم با این وضعیت که شهر آباد نمی شود و رونق نمی گیرد. 

این اتفاق اما در حالی می افتد که روی گنج عظیمی نشسته ایم و بی خبر از وجود چنین سرمایه گرانبهایی ناله و شکوه از محرومیت می کنیم. توسعه را تنها در دو بانده کردن جاده ها، تکمیل ورودی های شهر و افتتاح پروژه فولاد و آوردن متخصص و پزشک خلاصه کرده و زوم کرده ایم که آقای مسئول، آقای وزیر و آقای رئیس جمهور! به قاین و خواسته هایی که مردم دارند هم نیم نگاهی بکنید. 

البته همه این خواسته ها، چیزی نیست که بشود کتمان کرد و برای تحقق آن تلاشی نکرد اما خب به نظر می رسد باید در کنار همه این مطالبات، نگاهی به ظرفیت ها و پتانسیل های بزرگی که در قاین وجود دارد هم انداخت و از دولت و مسئولان خواست که برای بالفعل کردن این ظرفیت های بالقوه هم آستین بالا بزنند. 

بحث بر سر ظرفیت های عظیمی است که قاین در بخش گردشگری و جذب توریست دارد. سال هاست اقتصادهای بزرگ دنیا به نقش گردشگری به عنوان یکی از صنایع درآمدزا پی برده اند چنانکه این صنعت توانسته لقب سومین صنعت پولساز دنیا را به خود اختصاص دهد. سهم قاین از این صنعت بزرگ چه بوده است؟ نمی شود که فقط اقتصاد را در فولاد و فلان کارخانه خلاصه کرد و باید با گسترده کردن تعریف از صنعت به گردشگری هم توجه کرد، به خصوص که قاین با توجه به سابقه تاریخی و محصولات استراتژیک کشاورزی ظرفیت های بزرگی در امر گردشگری دارد.

سابقه ۳۰هزار ساله قاین با انبوهی از آثار تاریخی و کهن مانند غارجوجه که اولین زیستگاه انسان در شرق کشور بوده، نشان از گنج بزرگ قاین است. از آن سو طبیعت بکر و محصولاتی مانند زعفران و زرشک هم حاکی از پتانسیل بزرگ شهرمان در جاذبه های کشاورزی و طبیعی برای گردشگران دارد.

اما با وجود این پتانسیل ها و چنین گنج بزرگی که زیر پایمان است، اصلا توجهی به آن نمی کنیم و به قول خیلی ها که گذرشان به قاین می افتد، این گنج را به امان خدا رها کرده ایم و اصلا متوجه نیستیم که با این ظرفیتی که قاین در بخش گردشگری دارد، می شود چه کارها که نکرد تا شهرمان تبدیل به یکی از قطب های گردشگری کشور شود.

با این حال اما متاسفانه سوء مدیریت ها وپشت میز نشینی مدیرانی که به اهمیت این گنج پی نبرده اند، سبب شده تا شهر در توسعه همواره درجا بزند و در مقایسه با شهرهای دیگر حسرت بخوریم که چرا آنها می توانند پیشرفت کنند و ما در قاین همچنان اندر خم یک کوچه هستیم. این به خودمان بر می گردد که برای استفاده از ظرفیت های گردشگری قاین برنامه ریزی نکرده ایم و بی تفاوت از کنار چنین سرمایه ای که می تواند وضعیت شهر را از این رو به آن رو کند، گذشته ایم.

این در حالی است که همان طور که بهره برداری از کارخانه فولاد ودیگر صنایع شهرک صنعتی می توانند آمار بیکاری را در شهر کاهش دهند و خیلی از جوانان تحصیلکرده سر کار بروند، صنعت گردشگری هم می تواند خیلی از گره های اقتصادی و رکود حاکم بر شهرستان را باز کند و زمینه گسترده ای را برای اشتغال جوانان جویای کار قاین که خانه نشین هستند، فراهم کند.

به همین خاطر مهم ترین مسئله این است که مسئولان و مردم به فرصت هایی که گنج گرانبهای آثار کهن تاریخی و جاذبه های طبیعت می تواند برای شهر فراهم سازد ایمان بیاورند و پس از آن باید برنامه ریزی برای فراهم آوردن زیرساخت هایی که صنعت گردشگری در قاین احتیاج دارد، را آغاز کرد.البته در این باب هم مسئولان دولتی و هم مردم باید پای کار بیایند و از فرصت هایی که قاین برای جذب گردشگر دارد، استفاده کنند تا بتوانیم از ظرفیت بالقوه بزرگی که شهرمان دارد، برای توسعه و پیشرفت قاین استفاده کنیم و دیگر حسرت این مثل قدیمی «آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم» را نخوریم.