سعید احمدیان/ خبرگزاری ایرنا- پرونده شکایت پرسپولیس از علیرضا بیرانوند یکی از خبرسازترین پروندههای انضباطی چند دهه اخیر فوتبال ایران بود. ماجرا از فسخ قرارداد بیرانوند با پرسپولیس در بهار ۱۴۰۳ برای رفتن به تراکتور آغاز شد، پرسپولیسیها مدعی شدند او با توجه به اینکه باشگاه به مطالباتش عمل کرده است، غیرقانونی فسخ کرده است و در سوی دیگر دروازهبان سابق پرسپولیس مدعی بود که به دلیل عدم پرداخت مطالباتش فسخ کرده و قانونی است. پس از شکایت پرسپولیس از بیرانوند در تابستان ۱۴۰۳ کمیته انضباطی وارد بررسی پرونده شد و در نهایت در مهرماه ۱۴۰۳، رای شکایت سرخپوشان اعلام شد. ۴ ماه محرومیت تعلیقی و ۲۰ میلیارد جریمه برای بیرانوند پس از محرز شدن فسخ غیرقانونی برای کمیته انضباطی، برای بیرانوند در نظر گرفته شد.
وقتی ۱۴ مهر ۱۴۰۳ رای شکایت پرسپولیس از بیرانوند روی خروجی سایت رسمی فدراسیون فوتبال رفت، نه قرمزپوشان تهرانی از آن راضی بودند و نه قرمزپوشان تبریزی. با اعتراض دو باشگاه کار به کمیته استیناف کشیده شد و سرانجام پس از نزدیک به ۱۰ ماه، دیروز کمیته استیناف فدراسیون فوتبال پس از ثبت یکی از طولانیترین بررسیهای تاریخ فوتبال، رای قطعی و نهایی بیرانوند را اعلام کرد. دروازهبان ملیپوش تراکتور ۴ ماه محروم شد و باید ۲۷ میلیارد جریمه نیز به پرسپولیس پرداخت کند، رایی که نشان داد فسخ بیرو با پرسپولیس غیرقانونی بوده و او حالا باید تاوان آن را پس از یک فصل بدهد.
در ماجرای پرونده پرونده بیرانوند، میتوان به خوبی رد پای تبعیض را دید، به طوری که اتفاقاتی که برای این پرونده در نزدیک به یک سال گذشته افتاد نشانگر این است که در فوتبال ایران برخی انگار خونشان رنگینتر است و گرنه تخلف از سوی هر کسی اتفاق بیفتد، فرقی نباید داشته باشد و باید با نگاه یکسان، مسیر پرونده طی شود.
با این حال مسیر بررسی پرونده بیرانوند نشان داد که فدراسیون فوتبال به عنوان یک نهاد بیطرف در یک پرونده انضباطی چطور وارد این ماجرا شد و سعی در اعمال نفوذ داشت. یکی از جنبههای تاریک پرونده بیرانوند را در باید در ورود مستقیم رئیس فدراسیون فوتبال به حل وفصل این پرونده عنوان کرد.

مهدی تاج همواره در مواجهه با سوالاتی درباره سرنوشت تخلفاتی که در کمیته انضباطی در حال بررسی است، تاکید میکند که جزء قضایی فدراسیون فوتبال یک نهاد مستقل است و آنها اجازه دخالت در مسیر بررسی پروندهها را ندارند. با این حال نوع ورود فدراسیون فوتبال به ماجرای شکایت باشگاه پرسپولیس از بیرانوند، ادعای تاج را به صورت کامل رد میکند و نشان از یک تبعیض آشکار در روند رسیدگی به پروندههای انضباطی دارد.
درمیان بودن پای بیرانوند به عنوان دروازهبان تیم ملی سبب شد که فدراسیون فوتبال برای حل و فصل آن تلاش زیادی را در یک سال اخیر و پس از شروع بررسی پرونده در کمیته استیناف انجام بدهد. در حالی در طول یک فصل صدها پرونده انضباطی برای بازیکنان، مربیان و مدیران مختلف تشکیل میشود که شاهد نبودهایم که فدراسیون فوتبال به یک مصلح وارد میدان شود و سعی در مختومه کردن پرونده داشته باشد.
با این حال ورود تاج به پرونده بیرانوند و تشکیل جلسه بین مدیران تراکتور و پرسپولیس برای مصالحه در این پرونده، به خوبی روند تبعیضآمیز حاکم بر فوتبال ایران را آشکار کرد. بدیهی است که بیرانوند یا هر دروازهبان غیرمشهوری دیگر باید بابت تخلفی که انجام دادهاند، مجازات شوند و اسم و رسمدار بودن متخلف نباید سبب شود که مسئولان فدراسیون فوتبال برای جلوگیری از برخورد انضباطی با متخلف وارد عمل شوند.
علاوه بر این بر این برخورد با بازیکنان و مربیانی که شناختهتر شدند و در بین بقیه به عنوان یک الگو مطرح هستند، باید قاطعتر باشد تا مخاطب به این باور برسد که در دادگاه عادلانه فوتبال فرقی بین بیرانوند یا یک دروازهبان گمنام در مسیری که باید برای برخورد با او به دلیل یک تخلف طی شود، نیست.

پرونده بیرانوند با توجه به ورود مدیریت فدراسیون فوتبال، این مسئله را نقض کرد. به همین خاطر ورود مستقیم تاج برای مصالحه در این پرونده، یک تبعیض آشکار بود. اگر چه در نهایت پرسپولیس و تراکتور به درخواست مصالحه فدراسیون فوتبال نه گفتند و توافقی صورت نگرفت و رای کمیته استیناف شدیدتر از رای اولیه کمیته انضباطی صادر شد. با این حال این مسئله، از قبح شکستن بیطرفی فدراسیون فوتبال و اعمال یک رویکرد تبعیضآمیز برای به حداقل رساندن یا برطرف کردن جریمه انضباطی بیرانوند کم نمیکند.
رد پای این تبعیض را در عدم محرومیت بیرانوند برای بازیهای ملی هم میتوان دید، فرقی بین بازی مهم و غیرمهم وجود ندارد، وقتی یک بازیکن بزرگ و نامی مرتکب تخلف میشوند باید تاوان آن را هم به صورت کامل بدهد، نمیشود بین محرومیت باشگاهی و ملی به دلیل اینکه این دروازهبان، نفر شماره یک تیم ملی است، تمایز قائل شد. با این حال در رای نهایی بیرانوند، جای برای بازی کردن او در تیم ملی باز گذاشته شده است. این در شرایطی است که اخلاق بالاتر از هر اسم و نامی برای پوشیدن پیراهن تیم ملی باشد، وقتی یک بازیکن تخلف میکند یعنی اخلاق را زیرپاگذاشته و باید محرومیت آن را هم تحمل کند.
در چنین شرایطی به نظر میرسد پرونده بیرانوند آینه تمام نمایی از اعمال تبعیض در فوتبال ایران بود، پروندهای که نشان داد چطور برخیها میتوانند از قانون بالاتر باشند تا کل مجموعه فدراسیون فوتبال برای جلوگیری از برخورد با این بازیکن تحت عنوان مصالحه وارد میدان شوند. در این پرونده بیرانوند بازنده بزرگ نبود، بلکه بازنده بزرگ فدراسیون فوتبال بود که تبعیض را برجسته کرد تا بیطرفی و فرق نگذاشتن بین پروندههای فوتبالیهای مشهور و غیر مشهور از طرف این مجموعه زیر سوال برود.