روزنامه نگار ورزشی 09:06 - 1404/06/30
حاشیه‌ای بر دوگانه این روزهای فوتبال و کشتی؛

از دوبی تا زاگرب؛ ما با هم فرق داریم

درخشش کشتی‌ در جهان و نتایج ضعیف فوتبال در عرصه ملی و باشگاهی در آسیا نشان داد که ستاره‌های واقعی ورزش را باید کجا جست‌وجو کرد.

سعید احمدیان/ خبرگزاری ایرنا- این روزها اهالی ورزش در ایران گوش به زنگ خبرهایی هستند که از زاگرب می‌رسد. پس از قهرمانی آزادکاران در جهان، دیروز هم فرنگی‌کاران جشن قهرمانی زودهنگام گرفتند تا شاگردان پژمان درستکار و حسن رنگرز با دبل قهرمانی، کشتی را به سرتیتر خبرهای ورزش ایران تبدیل کنند. آن هم‌ ستاره‌هایی که سالی یکبار فرصت پیدا می‌کنند تا با درخشش روی تشک‌های جهانی و آسیایی، توی چشم‌ها باشند و نتیجه زحمات و عرق‎‌ریختن‌هایشان را در اردوهای طولانی و سخت ببینند.

مانند این روزها که دور دور آنهاست، از امیرحسین زارع باتجربه و استخوان خورد کرده که سومین طلای جهانیش را گرفت تا پیام احمدی ۱۸ ساله که در اولین حضورش در جهانی زاگرب نقره جهان را ضرب کرد. تک به تک هر ۲۰ کشتی‌گیر آزاد و فرنگی حاضر در زاگرب، ستاره‌های این روزهای ورزش ایران هستند، آن هم نه از جنس ستاره‌های پوشالی فوتبالیست که چند دهه از آخرین قهرمانی‌شان حتی در آسیا هم می‌گذرد، چه برسد به آنکه بخواهند در جهانی و المپیک، پرچم ایران را بالا ببرند.

این روزها کشتی‌های قهرمانی جهان در زاگرب و مدال پشت مدال آوردن شاگردان درستکار و رنگرز و پشت وارو زدن قهرمانی‌شان روی تشک‌ با ثبت نتایج عجیبی که فوتبالیست‌های وطنی در مستطیل سبز می‎‌گیرند، همزمان شده است.

۲۴ ساعت قبل‌تر از آن شبی که تیم فوتبال استقلال به عنوان نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا با خوردن ۷ گل، در ورزشگاه زعبیل دبی با تحقیر زمین مسابقه را ترک کرد و سرهای تماشاگران ایرانی حاضر در ورزشگاه رو به پایین و خجالت‌زده بود، ۵هزار و ۲۴۲ کیلوتر آن‌طرف‎‌تر از دوبی، در زاگرب تماشاگران ایرانی حاضر در سالن کشتی مسابقات جهانی با عملکرد گوش‌شکسته‌ها با سرهای برافراشته و کشیده به دیگر حاضران در ورزشگاه فخر می‌فروختند! در زاگرب سرمان بالا بود و فخر فروختیم، در دوبی سرمان پایین بود و خجالت‌زده بودیم.

از دوبی تا زاگرب؛ ما با هم فرق داریم

می‌گویند فوتبال در دنیا با فاصله بالاتر از همه رشته‌های ورزشی است و مقایسه آن با سایر ورزش‌ها کاری عبث است، چون به هم نمی‌آیند. راست هم می‌گویند، وقتی در کشتی پاداش ۴ سال سختی و اردو و تمرینات طاقت‌فرسا سرجمع به ۲۰ میلیارد هم نمی‌رسد اما آن سو یک فوتبالیست نیمکت‌نشین در یک تیم درجه ۲ و سطح ۲ فوتبال مثل آب خوردن ۲۰ میلیارد بدون اینکه عرقی بریزد می‌گیرد، باید هم فرق باشد. وقتی اینجا کشتی‌گیر طلایی المپیک و جهان، کف یک قرارداد فوتبالیست درجه ۲ را می‌گیرد و فوتبالیست نامدارتر هم که درخشش‌ او از ورزشگاه‌های ایران فراتر نرفته، ۲۰۰ میلیارد هم راضی‌اش نمی‌کند، باید هم فرق باشد.

قبول است، حساب فوتبال و درآمد آن از همه رشته‌ها جدا و قرارداد و پولی که فوتبالیست می‌گیرد را نباید با دیگر رشته‌ها مقایسه کرد اما این دلیلی نمی‌شود که نگوییم که چرا کشتی‌ با درآمد چند صد میلیونی، سال به سال می‌درخشد و نام ایران را پرآوازه می‌کند، آن سو هرچقدر پول به چاه فوتبال ریخته می‌شود، آورده‌ای برای ایران ندارد. نتیجه‌اش می‌شود شکست‌هایی که در تاشکند و دوبی ثبت می‌شود و باشگاهی و ملی با باخت زمین مسابقه را ترک می‌کنیم.

از دوبی تا زاگرب؛ ما با هم فرق داریم

چرا نباید گفت آن کشتی‌گیری که با دستفروشی، به نقره المپیک رسید، آنقدر شکست در یک قدمی طلا برایش سخت است که روی سکو گریه امانش را می‌برد و می‌گوید شرمنده شده است، آن هم در حالی که یک نقره با ارزش برای ایران دشت کرده است.

آن ‌سو اما فوتبالیست ایرانی که به اندازه پاداش ۵ مدال المپیک، آن هم در تنها یک سال به حسابش می‌رود، پس از یک شکست تحقیرآمیز در مسابقات آسیایی، به جای اینکه شرمگین باشد و سرش را بالا نیاورد، برعکس طلبکار هم می‌شود و به خبرنگار می‌تازد که چرا او را بازخواست می‌کند.

درست می‌گویند فوتبال با کشتی فرق دارد، ویترین لبریز از مدال کشتی کجا و ویترین خالی از جام فوتبال کجا، آن اشک‌های قهرمان کشتی پس از نایب قهرمانی روی سکو کجا، آن پوزخندها و کنایه‌زدن‌های این فوتبالی‌ها پس از یک شکست و دست خالی برگشتن کجا.

راست می‌گویند فوتبال و کشتی را نباید مقایسه کرد، تنها مرور همین ۱۰ روز و نتایجی که این ۲ رشته برای ایران ثبت کردند، خود گویای همه چیز است. به قول معروف از زاگرب تا دوبی، عددها بیشتر از هر چیزی تفاوت‌ها را نشان می‌دهند.

لینک گزارش در خبرگزاری ایرنا